- بازدید: 343

آکام نیوز: گروههاي چپ از جمله کومله، با استفاده از خلأ انقلاب نوپای 57، تفسيري از انقلاب اشاعه دادند كه مبتني بر اصول ايدئولوژيك خودشان بود، در نتيجه از همان ابتداي امر حكومت اسلامي مخالف خواستههاي خلق ايران معرفي گرديد و مبارزه با آن به اشكال مختلف از جمله مبارزه نظامي در برنامه كار گروههاي مدعي دفاع از خلقها بويژه خلق كرد قرار گرفت.
به گزارش آکام نیوز، مبارزه مسلحانه در شكل حمله به پادگان مهاباد تنها هشت روز پس از پيروزي انقلاب آغاز شد.
اين حمله درست زماني انجام شد كه از سوي دولت و امام خمینی(ره)، هيأتي براي تشريح اهداف انقلاب اسلامي و گفتوگو با عزالدين حسيني وارد مهاباد شده بود.
شيخ عزالدين حسيني نماینده کومله، اين اقدام ضدانقلابي را حركتي جهت خلع سلاح هواداران رژيم سابق دانست و گفت: «در جريان مذاكرات با هيأت اعزامي از تهران، شورش مهاباد پيش آمد و سربازان و افسران انقلابي، بعضي از افراد نظامي طرفدار رژيم سابق را خلع سلاح كردند.» در همين اثنا راديويي به نام «صداي آزاد كردستان» تحت پوشش خودمختاري، مردم را به قيام عليه نظام اسلامي دعوت ميكرد، اقدام به پخش اعلاميههاي حزب دموكرات كردستان شيخ عزالدين حسيني كرده و از مردم كردستان دعوت ميكرد تا «براي دستيابي به خودمختاري كردستان قيام كنند.» در پي آن سراسر كردستان درگير ناآراميها و تظاهرات ميشود.
در سنندج بيش از 4 هزار نفر از اعضاي گروهك «جمعيت دفاع از آزادي و انقلاب» (كه سخنگوي آن صديق كمانگر كمونيست بود و از حمايت شيخ عزالدين حسيني برخوردار بود) اقدام به راهپيمايي كردند و شعارهايي چون «اسلحه در دست مردم تنها راه پاسداري از انقلاب است، كشته نداديم كه آشتي كنيم، شوراي انقلابي نظامي، فقط با انتخاب آزاد سربازان، درجهداران و افسران تشكيل گردد» سر دادند. به دنبال اين حوادث، خبرگزاري فرانسه گزارش داد:
«كردها كه در غربيترين بخش ايران در كنار عراق زندگي ميكنند، يكبار ديگر پس از 29 سال زمزمه تجزيهطلبي سردادهاند. اخباري كه از كردستان ميرسد، حاكي است كه تظاهرات گستردهاي در شهرهاي اين استان با شركت معلمان، كارگران، دانشآموزان، نظاميان و مردان مسلح كرد صورت گرفته است و اين تظاهرات به عنوان حركت مخالفي عليه دولت مركزي تلقي ميشود.» راديو لندن نيز در تفسيري گفت: بحران كردها در مرز ايران و عراق مهمترين مشكلي است كه دولت جديد ايران با آن روبهروست. اين راديو افزود: در ماههاي اخير و بعد از ضعيف شدن شاه ايران، كردها توانستند اسلحه زيادي در حمله به پاسگاههاي ايران بهدست آورند. پادگانها در دست ضد انقلاب در تداوم اقدامات گروههاي ضدانقلاب در تسخير پايگاهها و پاسگاههاي نظامي منطقه كردستان در روز پنجم اسفندماه 1357 پادگانهاي پسوه و پيرانشهر در نزديكي مهاباد عملاً به دست افراد مسلح كرد خواهان خود مختاري افتاد.
علاوه بر اين، بيانيههايي در شهرهاي سقز، بانه و مريوان پخش شد كه در آنها از مردم خواسته شده بود به پايگاههاي نظامي حمله نمايند. از سوي ديگر در حالي كه هيأت اعزامي دولت به كردستان تلاش داشت تا از طريق مذاكره و دادن امتياز به اشغال پادگانها پايان دهد، سازمان چريكهاي فدايي خلق اقدام به آموزش جوانان كرد كرده و هواداران اين سازمان در اجتماعي در سنندج خواستار اداره پادگانها بهوسيله شوراهاي انقلابي شدند. در پي گسترش ناآراميها و اقدامات مسلحانه گروههاي ضدانقلاب روزنامه اطلاعات نوشت:
«رزمندگان كرد جداييطلب، جادهها، شهرها و مناطق حساس را زيرنظر و كنترل دارند.» از سوي ديگر براي جلوگيري از حمله مهاجمين مسلح، به پادگانهاي نظامي، به دستور سرلشكر قرني، رئيس ستاد ارتش، جتهاي شكاري بر فراز شهرهاي كردستان به پرواز درآمدند. در پي اين اقدام، اين شايعه در منطقه قوت گرفت كه «چنانچه رزمندگان كرد بر درخواست خود مبني بر خودمختاري پافشاري كنند، دولت مركزي دست به عمليات نظامي در منطقه خواهد زد.» به دنبال آن تركهاي مقيم مناطق كردنشين به سرعت خانه و كاشانه خود را تخليه كردند و به سوي شهرهاي تبريز و اروميه گريختند. در اين ايام امام خميني در ديدار گروهي از علماي كردستان با ايشان، ضمن واجب الهي دانستن وحدت تمامي اقشار ملت خطاب به آنان فرمودند: بر شما مأموران كردستان و علماي كردستان برحسب وظيفه ملي و شرعي است كه اگر چنانچه آنجا نغمهاي از جهال يا از مفسدهجوها در اين امور بلند شد، بدانيد كه اين از حلقوم اجانب است. آنها ميخواهند اين اختلافات را ايجاد كنند تا باز برگردند به حال اول منتها به فرم ديگر. تنها سه روز پس از سخنان امام خميني، شيخ عزالدين حسيني در يك مصاحبه مطبوعاتي اعلام كرد:
اگر به خواستههاي ما كه در قطعنامه 8 مادهاي منتشر شده است توجه نشود، ما هر طوري كه صلاح بدانيم، مبارزه خواهيم كرد. در مقابل احمد مفتيزاده، باني گروهي تحت عنوان حزب «مساوات اسلامي» در مورد مفاد قطعنامه 8 مادهاي كردستان ميگويد: در اين 8 ماده كمترين رنگ اسلامي به چشم نميخورد.
وي ضمن تأكيد بر حق خودمختاري خلق كرد، در مورد شيوه رسيدن به اين هدف برخلاف شيخ عزالدين حسيني كه بر مبارزه مسلحانه اصرار دارد، اعلام كرد: طريق راه سياسي هم براي ملت و هم در شرايط فعلي انقلاب پسنديدهتر است. همزمان با اوجگيري ناآراميها در سنندج، احزاب چپ مدعي رهبري كرد كه در پي سيطره نظامي بر كردستان بودند، بعد از تصرف پادگانهاي مهاباد، پسوه و پيرانشهر، تداركات خلع سلاح پادگان سنندج را ديدند. اگر آنها در اين اقدام موفق ميشدند، ميتوانستند از لحاظ استراتژيك بخش زيادي از منطقه كردستان را از كنترل دولت خارج سازند و حدفاصل سنندج، مهاباد كه اصليترين مركز فعاليت گروههاي ضد انقلاب بود، به تصرف آنها درميآمد و راه براي تصرف پادگانهاي جلديان، سردشت، سقز و غيره هموار ميشد. مهمتر از آن، تسخير پادگان سنندج به مثابه به دست گرفتن دروازه كردستان بود و در واقع با به چنگ آوردن پادگان و لشكر 28 سنندج، آنها ميتوانستند ارتباط مابقي پادگانهاي منطقه را از لحاظ كمك گرفتن و تقويت شدن قطع كنند و بدين ترتيب زمينههاي سقوط آنان را فراهم كنند. در روز 27 اسفند مسئوليت حجتالاسلام صفدري و مفتيزاده كه در غيبت آن دو رخ داد و با پخش شايعه «خالي كردن گندم سيلوي سنندج» از سوي حكومت براي گرسنگي دادن به كردهاي اهل تسنن، مردم را براي حمله به پادگان سنندج تحريك كردند. در همين اثنا صديق كمانگر به اتفاق چند تن راديو سنندج را اشغال كردند و با خواندن پيامي، مردم را به حمله به پادگان تشويق نمودند. وي طي پيامي از مردم خواست: «مردم قهرمان و مبارز كردستان، هر كس سلاحي دارد، به پادگان حمله كند. هر فشنگ شما ميتواند همرزمتان را نجات دهد. شهر را سنگربندي كنيد.»
علاوه بر اين، وي طي تماس با مهاباد از شيخ عزالدين حسيني و نيروهاي حزب دموكرات كمك خواست. در پي اين درخواست گروه گروه از نيروهاي مسلح مهاباد، بوكان و شهرهاي ديگر به سوي سنندج سرازير شدند. آنها ابتدا پادگان ژاندارمري را كه در جنب پادگان لشكر 28 قرار داشت بر اثر خيانت برخي فرماندهان آن بدون هيچ گونه مقاومتي تسخير كردند و اسلحههاي آن را به غنيمت گرفتند.
فرمانده لشكر 28 سنندج به دست مهاجمان اسير شد و آنها از او خواستند از طريق راديو به پادگان دستور دهد تا تسليم شوند. بهرغم اين كه وي از سربازان و درجهداران و افسران مقاومت كننده خواست كه در مقابل نيروهاي محاصره كننده مقاومت نكنند و بيدرنگ تسليم شوند، ولي آنها از دستورات او سرپيچي كرده و به مقاومت خود ادامه دادند. با ادامه اين مقاومت، به دستور سرلشكر قرني، رئيس ستاد ارتش چند فروند هليكوپتر حلقه محاصره را به مسلسل بستند و با اعزام نيروهاي كمكي، حمله مهاجمين را با شكست مواجه كردند. دكتر مصطفي چمران در يادداشتهاي خود در مورد توطئه سنندج مينويسد: در ساعت 23 روز 27/12/57 هزاران نفر از توطئهگران پادگان نظامي سنندج را محاصره كردند و بدون آن كه گلولهاي از داخل به طرف آنها شليك شود وارد پادگان شدند و 21 سرباز را كشتند و چند ساختمان را تسخير كردند. ميرفت كه پادگان بزرگ سنندج به دست توطئهگران سقوط كند و به همان روز سياه مهاباد بيفتد اما تيمسار قرني (كه خدا رحمتش كند) تصميم گرفت كه پادگان سنندج را محافظت كند و اجازه ندهد كه بيشرمانه مثل مهاباد به دست دشمن سقوط نمايد. لذا عدهاي از پاسداران و سربازان را از كرمانشاه با هليكوپتر به داخل پادگان سنندج گسيل داشت و آنها مدت 11 روز زير آتش مهاجمين مقاومت كردند تا پادگان را از سقوط حتمي نجات دادند.
ادامه دارد...

افزودن دیدگاه جدید