نقش مخرب و دوگانه کومله در مورد زنان

آکام نیوز: یکی از پیشمرگان قدیمی و باسابقه گروهک تروریستی کومله در نامه ای به آکام نیوز، از نقش مخرب کومله در مورد زنان و شعارهای دوگانه این گروهک در مورد زنان سخن گفت.

به گزارش آکام نیوز، این پیشمرگ کومله خواستار انتشار نامه خود در آکام نیوز شد که برای احترام به نظر این پیشمرگ و مخاطب آکام نیوز، نامه وی را عینا منتشر می کنیم.

در طول تاریخ هرگاه شعار حمایت از حقوق زنان و برابری چه در مجامع عمومی و چه در احزاب و گروههای سیاسی به میان آمده باشد بالاترین ظلم ها به زنان را شاهد بوده ایم و تلاش شده است آنان را ابزاری برای پیشبرد اهداف و مطامع خود قرار دهند. لااقل این موضوع در طول چهار دهه گذشته در میان گروهها و احزاب سیاسی به کرات اتفاق افتاده است.

حضور زنان کرد در کسوت پیشمرگ در ایام انقلاب ایران و به تشویق احزاب سیاسی کرد، در جریان رقابت احزاب چپ و ناسیونالیست(کومله و دمکرات ) برای جذب اعضای زن، گسترش چشمگیری یافت. زنان و دختران جذب شده بسیار جوان بودند و کاملا تحت تاثیر فضای انقلابی آن زمان قرار داشتند.

برای دختران سالهای ۱۳۵۷ به دست گرفتن سلاح، پوشیدن لباس مردانه کردی و درآمدن به هیئت یک پیشمرگ، در واقع نوعی مبارزه با سنت رایج و نوعی احساس قدرت، محسوب می شد. البته فضای آن زمان برای این دختران، فضایی دوگانه بود. فضایی سرشار از تحسین و تشویق از یک سو، و از سوی دیگر، فضایی مملو از شایعات ناپسند و مخالفت سنتی با حضور زنان در عرصه عمومی، شاید اگر احزاب کردی امکان ادامه فعالیت سیاسی قانونی در داخل را می یافتند، حضور زنان و فعالیت آنان به مرور زمان کاهش چشمگیری می یافت. کومله در آغاز توانست با گنجاندن شعار برابری در ساختار سیاسی خود موفقیتهای چشمگیری را در قبال رقیب سرسخت خود حزب دمکرات بدست بیاورد. جا دادن زنان در صفوف خود و مشارکت دادن آنان در تبلیغات روزانه و جنگ چریکی، تنها زمان کوتاهی طول کشید. گرچه زنان در این مدت کوتاه توانستند خود را به اثبات برسانند و حتی جان خود را نیز از دست بدهند اما برای رهبری کومله تنها ابزاری بیش نبودند. آنها در مساجد و روستاها و حمله های نظامی نیرو به حساب می آمدند. در روستا و در مکان مردم می بایستی نشان داده شوند و در جنگها نیز می بایستی کشته شوند تا خوراک تبلیغات مهمی برای اتاق فکر سران کومله باشد. در واقع می توان گفت که جذب و ساماندهی زنان از طرف کومله هر چند با شعارهای برابری و حمایت از حقوق زنان همراه باشد، اما زنان در میان مردان حزبی و افکار مرد سالارانه شان همانی بودند که قبلا در اجتماع با آنها برخورد می شد.

روایتهایی از اردوگاه زرگویز، زرگویزله و بانه گه وره

این سه اردوگاه مقر اصلی شاخه های مختلف کومله در نزدیک شهر سلیمانیه کردستان عراق هستند. اگر این مکانها که در ادبیات عام به اردوگاههای کومله ها موسوم هستند اگر می توانست دهان باز کند روایتهای تکان دهنده ای را از جنایات پیشمرگان مرد کومله علیه اعضای زن خود نقل می کرد. همچنان که بارها در شبکه های اجتماعی دیدیم که مردان پیشمرگ به زنان پیشمرگ در اردوگاهها تجاوز می کنند و تنها رابطه جنسی آنها با مسئولین آموزشگاه و پذیرش می تواند راهی امن و بی دردسر برای طی کردن آسان دور شش ماه آنها باشد تا به ارگانهای دیگر راه یابند.

شواهد نشان می دهد که مسئولین کومله در ارگانهایی چون آموزشگاه، پذیرش، دبیرخانه و پایگاهها چه روابط جنسی گسترده ای با پیشمرگه های زن داشته اند. از همه اینها که بگذریم و از زاویه تشکیلاتی به این مسئله نگاه کنیم، گاهی نقاط روشنی از بسترسازی نقش فعالان زن در سطوح بالای حزبی می بینیم.

برای نمونه سروه ناصری همسر ابراهیم علیزاده در نقش کمیته مرکزی، ناهید بهمنی سخنگوی این حزب در اکثر نشستها و مسئول تشکیلات خارج از کشور این سازمان یا فریبا محمدی سخنگوی کومله زحمتکشان. اینها جملات زیبایی هستند که گاها توجه مدافعان حقوق زن را به طرف خود جلب می کنند. اما اگر بیاییم و از زاویه دیگر به این جایگاه بپردازیم دور از واقعیت می باشند. هیچکدام از این جملات زیبای بالا در عمل دیده نمی شوند و هرگاه آنان بخواهند جدا از مردان همسنگر خود موضع بگیرند به شدت سرکوب و حذف می شوند. کومله زحمتکشان عملا در چند روز گذشته این واقعیت تلخ را تجربه کرد.

این سازمان با انشعاب خود از حزب مهتدی بعد از اعلام شکست پروسه اتحاد این دو جریان می خواست که با شعار “زن،زندگی،آزادی” خود را در عرصه سیاسی بقبولاند و با جانباختن دو پیشمرگ خود به دستور مهتدی و ایلخانی در صفوف احزاب سیاسی بار دیگر حضور یابد و با انتخاب یک سخنگوی زن خود را در جنبش جاری محک زند و بار دیگر توجه سازمانها و گروههای سیاسی را به خود جلب کند و با مخالفت با سیاستهای راستگرایانه شخص مهتدی و همکاری ایشان با رضا پهلوی می خواست از آب گل آلود به نفع سازمان خود استفاده سیاسی کند و با انتخاب شخصی چون فریبا محمدی برای سخنگوی حزب به همه بقبولاند که ما در راس جنبش زن، زندگی، آزادی هستیم. اما این مسئله تا جایی توانست ادامه یابد که اوضاع آرام شود و توجه ها به سمت و سوی دیگر جلب شود.انتخابات نمایندگان کنگره ۱۴ این سازمان فرصتی شد تا در سکوت همگان به این غده سرطانی پایان بخشد.

رضا همچون دیگر سرکرده های کومله رهبری را در سر دارد و چندان خوشش نمی آید یک زن جایگاه وی را در پست نفر اول، اشغال کند. پس می بایست چنان حذف شود که دیگر سر بر نیاورد.در درون حزب کومله با همه شاخه هایش زن باید مستعد باشد، خواهان باشد، تلاش کند و در خدمت مردان خود را بکار گیرد.

تاکنون عرصه سیاست کردی و رهبریت آن در مکان احزاب از جمله کومله مردانه بوده و حاصلش هم که این است، زنان در درون کومله زحمتکشان عملا ثابت کردند که ایده ها و راهکارهای تازه تری دارند و امکان این هست که به قدرت مردان پایان دهند. اما رویدادهای اخیر در این جریان همه را شوک کرد و جایگاه مردان را مستحکم تر…­­

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا