آیا کردستان سوریه تشکیل می شود؟
آکام نیوز:گروه های مختلف جمعیتی و تمرکز گروههای دینی در مناطق مختلف جغرافیایی سوریه، باعث پیچیده تر شدن درگیری های داخلی در سوریه شده است. هرچه به پایان بازی سوریه نزدیک تر می شویم، گمانه زنی ها در خصوص آینده سوریه، بشار اسد و قومیت ها بیشتر می شود و در بین این قومیت ها، این کردها هستند که مطالبات مهم و قابل توجهی دارند که این امر باعث شده آنها با هیچ یک از طرفین به صورت کامل متحد نشوند.
سقوط بشار اسد بدون وجود یک جایگزین دموکراتیک می تواند اسفناک باشد و این دقیقا سخن مشترک کردهای سوریه است که باید سوریه فدرالیزه مبنی بر تلاش های دیپلماتیک جایگزین تقویت گروه های تندرو اسلام گرا در دستور کار طرف غربی باشد. اما این خواسته کردها با موانع و چالش های زیادی روبه رو است.
خواسته خود مختاری آنها بر کل منطقه تاثیر می گذارد و طرف های مختلفی از خارج و داخل سوریه به دنبال همراه کردن کردها با خود هستند. این مقاله نگاهی جامع خواهد داشت به طرح سوریه فدرالیزه و نقش کردها در این طرح و بررسی این موضوع که آیا کردها می توانند مانند مدل عراق یک مینی کردستان تشکیل دهند یا اینکه جنگ و کشمکش در سوریه هم چنین اجازه ای را به آنها نخواهد داد.
نگاهی کوتاه به تنوع نژادی و مذهبی سوریه و نقش کردها به عنوان بزرگترین اقلیت نژادی این کشور
سوریه کشوری است با تنوع نژادی و مذهبی که جمعیتی بیش از ۲۰ میلیون نفر را در خود جا داده است. نژاد عرب، نژاد اکثریت و غالب سوریه است و کرد ها، ارمنیها، ترک ها، چرکس های آسیان تبار و یهودیان از اقلیت های نژادی این کشور هستند.
همچنین پیروان ادیان الهی همچون اسلام و مسیحیت در این کشور می زیند.البته لازم به ذکر است که دین یهود هم در این کشور وجود داشته ولی پیروان بسیار کمی دارد.مسلمانان سوریه به علوی، سنی و اسماعیلی تقسیم می شوند.همچنین ادیان غیر الهی دروز و یزیدیه که پیروان آنها به ترتیب دروزیان و یزیدیان (شیطان گراها) نامیده می شوند در سوریه وجود دارند. در بین ادیان این کشور، اهل تسنع حدود ۷۰ درصد از جمعیت را به خود اختصاص داده است و پس از آنها علویان و مسیحیان بیشترین جمعیت را دارا می باشند.
در میان اقلیت های قومی، کردها با داشتن ۹ درصد از جمعیت سوریه بزرگترین اقلیت نژادی این کشور هستند.
{۱}این آمار ۹ درصد به ما نشان می دهد که قریب به ۲ میلیون کرد در سوریه زندگی می کنند.البته باید توجه کرد که جمعیت کردها در این کشور نسبت به جمعیت کرد کشورهای همسایه سوریه مانند ترکیه و عراق خیلی کم تر است.به طور مثال کشور ترکیه حدود ۱۴.۵ میلیون کرد دارد.
اکثریت کردهای سوریه به زبان کورمانجی، گویش کردها در ترکیه، شمال شرقی عراق و غرب ایران سخن می گویند و آنها به استثنای برخی از کردهای یزیدی، سنی شافعی یا شیعه علوی هستند.{۲}از لحاظ جغرافیایی، اکثر کردهای سوریه در شمال و به ویژه در شمال شرق این کشور تجمع کرده اند و بیشتر جمعیت آنها در شهرهای قامیشلی و حسکه ساکن هستند.البته شمار زیادی از کردها در شهرهای بزرگی مانند حلب و دمشق زندگی میکنند. به طور کلی و غیر رسمی به شمال شرق سوریه لقب کردستان سوریه را دادند ولی اکنون کردستان سوریه تنها یک اسم غیر رسمی است و مردم آن منطقه در حال حاضر یک حکومت مستقل را در اختیار ندارند.
طرح سوریه فدرالیزه و تقویت استقلال خواهی کردها در جریان درگیری های داخلی این کشور
اصولا تجزیه کشورها و ایجاد یک سیستم فدرالیزه در دنیا چیز عجیبی نیست و استقلال خواهی و تمایل به خود مختاری در نقاط مختلف دنیا دیده می شود و تاکنون بسیاری از جدایی طلب ها به استقلال رسیده اند. نمونه های خواست تجزیه طلبی بسیار است.
از جمله آنها می توان به ماجرای تبت چین، کبکی ها در کانادا و البته کردهای ترکیه اشاره کرد. از جمله دلایل تجزیه خواهی و جدایی طلبی می توان به خواست اقلیت ها، مشکلات اجتماعی و رفتارهای تبعیض آمیز حکومت با بخشی از مردم و تئوری ها و داستان هایی که به یک منطقه جغرافیایی مربوط می شوند و در ذهن مردم آن منطقه نفوذ کرده اند اشاره کرد.
در کنار دلایل ذکر شده می توان به نا آرامی و جنگ های داخلی و درگیر های قومیتی نیز اشاره نمود. در واقع ایجاد هرگونه اوضاع نابسامان، تعارض و کشمکش فرصتی مناسب را برای تجزیه طلبی و بهره برداری قومیتی از فضای به وجود آمده را پیش می آورد. جنگ داخلی در سوریه نیز این فضا را پیش آورده و کردهای سوریه به فکر بهره برداری از این فضا هستند تا در جریان این جنگ بتوانند میوه خود را به دست آورند و به استقلال برسند.
طرح تجزیه سوریه مدت ها است که مطرح می شود ولی تاکنون هیچ اجماع نظر و اراده مستحکمی برای اجرایی شدن آن مشاهده نشده است. این طرح که به ایجاد یک جامعه سکولار چند نژادی همراه با استقرار ایالت های شیعه علوی، سنی، کرد و دروزی می انجامد نقشه سوریه را دگرگون می کند. ایجاد یک حکومت کرد در شمال، حکومت دروزی ها در جنوب غربی، یک حکومت علوی در غرب سوریه و در سایر جاها یک حکومت سنی در این طرح گنجانده شده است.
این طرح هیچگاه به صورت رسمی از سمت دولت های غربی و مقامات سیاسی بزرگ دنیا مطرح نشده است. اما اندیشکده های غربی و برخی رسانه های وابسته به آنها این طرح را بیان کردند و البته کردها همواره از این طرح استقبال کرده و درصدد ایجاد یک اراده مستحکم جهت اجرایی شدن طرح سوریه فدرالیزه بوده اند. کردهای سوری اگر حق انتخاب داشته باشند قطعا به دنبال استقلال هستند و مدعی حکومتی خود مختار در سوریه خواهند بود. آنها به دنبال ایجاد یک حکومت کردستان مستقل به مثابه حکومت خود مختار اقلیم کردستان عراق (KRG) هستند.البته کردهای سوریه در مقاطعی از تاریخ توانستند که به خود مختاری برسند.
دانشنامه جهانی ویکی پدیا سلیمان عباس را به عنوان حاکم اولین منطقه خود مختار کردستان سوریه در اواخر دهه ۵۰ میلادی معرفی می کند.البته بنا به شواهد تاریخی، سلیمان عباس بعدها به اتهام تجزیه طلبی زندانی شد.
تلاش های کردها از گذشته تا به امروز ادامه داشته است و آنها از جنگ داخلی سوریه تنها به دنبال یک هدف اساسی و مهم هستند. آن هدف هم دستیابی به حکومت کردستان سوریه است.
تاریخچه رابطه کردهای سوریه با دولت اسد تیره و تار است
رابطه کردهای سوریه با دولت اسد را باید از زمان زمامداری حافظ اسد بررسی کرد. به طور کلی از آن زمان تا به امروز، رابطه خوب و حسنه ای بین کردها و دولت سوریه نبوده و بسیاری از کردهای سوریه از دولت های این پدر و پسر نفرت داشته اند. از زمان به قدرت رسیدن حافظ اسد در سوریه، کردها در این کشور مظلوم واقع شده اند.
در سالهای ۱۹۵۸تا ۱۹۶۱که حزب بعث در سوریه قدرت را در دست گرفت، تاکید حزب بعث بر ناسیونالیسم عربی، تنش را میان کردها و اعراب افزایش داد. زبان کردی هرگز رسمیت نیافت و استفاده از آن در اماکن رسمی ممنوع شد.حق شهروندی تا سالیان طولانی به آنها اعطاء نگردید و در حال حاضر هم برخی از کردها شهروند محسوب نمی شوند.
دولت اسد همواره معتقد بود که بسیاری از کردها تحت تاثیر بحران های کشور همسایه در طول ۱۹۲۰ به سوریه فرار کرده اند و آنها به عنوان افراد بومی سوریه شناخته نمی شوند. با اینکه دولت سابقه طولانی حضور آنها را در خاک سوریه تایید می کرد اما از این مسئله برای توجیه سیاست های تبعیض آمیز خود استفاده می نمود.{۳}
پینگ پنگ کردهای سوریه و بشار اسد پس از درگیری های داخلی سال ۲۰۱۱
رابطه کردهای سوریه با اسد پس از آغاز درگیری های های چند سال گذشته وارد مرحله جدیدی شد.
با آغاز بحران داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ کردها که دل خوشی از سیاست های دولت اسد نداشتند در جایگاه مخالف دولت حاضر شدند و حتی علیه دولت در تظاهرات شرکت کردند.اما رفته رفته که اقدامات اسلامگرایان تندرو علیه رژیم حالت خشونت آمیز و مسلحانه گرفت، کردها با این مسئله مخالفت کردند و تنها راه حل کاربردی را گفت و گو دانستند. البته این موضوع باعث نشد که آنها همچنان از مخالفان اسد نبوده و مخالفت های مدنی خود را ابراز نکرده باشند.
بشار اسد پس از شروع نا آرامی ها دو راه را در پیش رو داشت.راه اول کناره گیری و راه دوم اجرای اقدامات اصلاحی در ساختار سیاسی سوریه که البته او راه دوم را برگزید. البته واکنش بشار اسد به تهدید کردها هوشمندانه بود و توانست در اصلاحات خود جایگاه کردها را ارتقا بخشد. او که می دانست سالها ظلم و ستم بر علیه کردهای کشورش روا داشته است چند اقدام اساسی را مدنظر قرار داد. نخست در اصلاحات خود حق شهروندی را برای مردم کرد محترم شمرد و فقط در یک مرحله به ۱۵۰۰۰۰ نفر از کردهای کشورش حقوق شهروندی اعطا کرد.
در کنار این مسئله، سپردن مسئولیت های مختلف به کردها و استفاده از ظرفیت خود آنها برای مدیریت مناطق کرد نشین اقدام دیگر بشار اسد بود. اسد همچنین به صورت تدریجی نیروهای خود را در مناطق کردنشین کاهش داد و آنها را به مناطق درگیر جنگ داخلی فرستاد.
اسد با این اقدام خود توانست از هرگونه اصطکاک و تنش بین نیروهای خود با کردها جلوگیری نماید.او در واقع تلاش کرد تا کردها به هیچ وجه به دشمنان مسلح دولت سوریه تبدیل نشوند. رئیس جمهور سوریه همچنین توانست با نفوذ همیشگی خود در حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) اوضاع را در آن مناطق به طور غیر مستقیم در دست بگیرد.در واقع نیروهای دولتی سوریه بر اثر جنگ، مناطق کردنشین را ترک کرده اند و کنترل کردستان سوریه در حال حاضر در دست نیروهای کرد میباشد. قامشلی، عفرین و مالکیه شهرهای کرد نشینی هستند که از بیش از یک سال پیش به دست حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه افتاد. این حزب با کنترل جاده ها و عبور مرور افراد توانست تا حد زیادی از انتقال درگیری ها به شهرهای کردنشین مذکور جلوگیری کند.
حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) همواره در میان برخی از کردها متهم به تبانی با رژیم بوده است و بسیاری معتقدند بعد از اینکه بحران توسط اسد به طور کامل کنترل شود، مناطق کردنشین توسط این حزب به صورت تدریجی دو مرتبه به زیر پرچم بشار اسد برخواهد گشت. اگر چه این سناریو هم محتمل است که کردستان سوریه مستقل شود و این حزب در نقش یک رابط با حکومت مرکزی عمل کند.
باید توجه داشت که در یک جنگ داخلی، طرفین درگیر سعی می کنند از تمامی ظرفیت های موجود استفاده کنند و شرایط را به نفع خود رقم بزنند. از این رو مخالفان اسد هم برای جذب کردها تلاش کردند و اخیرا توانسته اند بخش قابل توجهی از کردها را با دادن امتیاز و وعده ارائه حقوق برابر جذب کنند.
در همین خصوص نشریه آلمانی "دیولت" در گزارشی نوشت که اتحادیه دموکراتیک کردهای سوریه که از آغاز جنگ داخلی در این کشور از رژیم بشار اسد حمایت میکرد با چرخش غیرمنتظرهای با نظامیان مخالف حکومت همکاری میکند. با در نظر گرفتن این تغییر رویکرد توسط کردها باید گفت که کردها همچنان تصمیم نهایی خود را نگرفته اند و برای آنها استقلال کردستان مهم است و سرنگونی بشار اسد برای آنها در مرتبه دوم قرار دارد. این اولویت بندی است که بین آنها و تروریست های سلفی و وهابی شکاف ایجاد می کند.
پنج ضلعی که به دنبال جذب کردهای سوریه هستند
امروز کردهای سوریه نقش مهمی را در تحولات سوریه بازی می کنند. اگرچه کمترین بخش اخبار بحران سوریه متعلق به کرد ها است ولی شاید بیشترین نقش در روند آینده سیاسی سوریه، متعلق به آنها باشد. کردهای سوریه از همه طرف در حال جذب شدن هستند و آنها در این بازی به دنبال کسب منافع خود می باشند. دولت بشار اسد از طرفی قصد دارد کردها را همچنان از سمت حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه به سمت خود جذب کند تا در درگیری های میدانی دشمنی جدید نداشته باشد و همچنین استقلال کردستان باعث تضعیف دولت آینده سوریه نشود. اپوزیسیون هم می داند که تاکنون نتوانسته است که تنها با اسلام گراهای تندرو به پیروزی برسد.
اپوزیسیون قطعا به دنبال جذب سه قومیت بزرگ مذهبی و نژادی کرد، مسیحی و دروزی خواهد بود تا بتواند با استفاده از ظرفیت آنها به هدف خود برسد. البته در طرف مقابل بشار اسد همواره تلاش داشته است تا از ورود قومیت ها به این بازی دو طرفه جلوگیری کند. اما کردهای سوریه فقط از این دو سمت جذب نمی شوند. کردستان عراق و مسعود بارزانی به دنبال نزدیکی هرچه بیشتر با کردهای سوریه هستند.
اقلیم کردستان عراق در مجاورت با شمال سوریه قرار دارد و از این حیث بسیاری بر این عقیده اند که مسعود بارزانی به دنبال اتحاد با کردهای سوریه است تا حداقل بتواند، نیمچه حکومتی به نام کردستان بزرگ تشکیل دهد. دولت مرکزی عراق که نخست وزیری شیعه را در راس خود دارد گفته است که عراق در تحولات سوریه به هیچ وجه دخالت نمی کند. اما رویکرد کردستان عراق کاملا در تضاد با نور المالکی است. کردستان عراق بارها در مواقع بحرانی کمک های غذایی برای کردهای سوریه ارسال کرده است که این عمل نشان از خواست بازرانی برای جذب کردهای سوریه دارد. اما در آن سمت، حزب غیر قانونی کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) که سابقه ۲۸ ساله شورش در برابر دولت مرکزی ترکیه را دارد هم نسبت به جذب کردها بی علاقه نیست.
در واقع کردهای سوریه بین کردهای عراق و ترکیه قرار دارند و می توانند در آینده نقش کلیدی در آن منطقه بازی کنند. بارها دیده شده است که اعضای حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه ((PYDتصاویری از عبدالله اوجالان رهبر زندانی "پ ک ک" را در دست دارند که این اقدام خشم دولت ترکیه را بر انگیخته است. زیرا ترکیه می داند که با اتحاد کردهای ترکیه و سوریه در خطر تجزیه قرار می گیرد. البته مسئولین حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه ((PYDهیچ گاه به صورت رسمی وابستگی خود را به "پ ک ک "اعلام نکرده اند. ضلع پنجمی که به دنبال جذب کردهای سوریه است غرب نام دارد.
در واقع اتحادیه اروپا و به خصوص آمریکا متهم هستند که در طرحی جامع، خاورمیانه را دو مرتبه ترسیم کرده اند و به دنبال تجزیه شش کشوری هستند که سوریه یکی از آنها است. غربی ها به دلیل ایجاد تاثیرگزاری در منطقه کردشنین سوریه و کنترل اوضاع، در زمینه جذب کردهای سوریه بیکار نبوده اند و اقداماتی را انجام داده اند که شاید مهمترین آنها تشکیل مجمع ملی کردستان سوریهKNASباشد.
مجمع ملی کردستان سوریه، به نمایندگی از کردهای سوریه بر اساس دو کنفرانس بزرگ، یکی در مجلس سنای ایالات متحده در مارس ۲۰۰۶ و یکی در پارلمان اتحادیه اروپا در بروکسل در سال ۲۰۰۶ تشکیل شد.
مجمع ملی کردستان سوریه (KNAS)با هدف برقراری دموکراسی و اعطای حقوق مشروع به کردها و دیگر اقلیت های سوریه ایجاد شده است و طبق اعلام رسمی مجلس سنای آمریکا، اعضای این مجمع به دنبال تبدیل سوریه به یک دولت فدرال هستند که با یک سیستم دموکراتیک و ساختاری فدرال مدیریت شود.رئیس این مجمع شرکو عباس نام دارد که بارها از دولت اوباما و اسرائیل خواسته است که حمایت های خود را از اسلامگرایان تندرو بردارد و گروه های دموکراتیک تجزیه طلب را حمایت کند.
لذا دولت آمریکا و اروپا که در جبهه ای مشترک هستند تحولات کردها در سوریه را به شدت دنبال می کنند و با تشکیل مجمع ملی کردستان سوریه که تاکنون توانسته جاپای محکمی هم در مناطق کردنشین سوریه برای خود باز کند، تحولات را عمیقا کنترل کرده و به دنبال جذب کردهای این منطقه هستند.
همان طور که ملاحظه شد کردهای سوریه از ۵ ناحیه جذب می شوند و آنها می توانند از این شرایط بهره بالایی ببرند. آنها جنگ را علیه اسد آغاز نکردند ولی شرایط به شکلی پیش رفت که حال می توانند از وقوع این درگیری کمال استفاده را بکنند. آنها به راحتی می توانند از این پنج ضلع امتیاز بگیرند و دست آوردهای خود را در مرحله اول حفظ کرده و سپس به دنبال هدف اصلی خود بروند. هرگونه که بخواهیم نتیجه بحران سوریه را ارزیابی کنیم نمی توانیم کردهای سوریه را در زمره برندگان این بحران قرار ندهیم.
اقلیت کرد این کشور قطعا می تواند در میان برندگان باشد. حتی اگر کردها به هدف اصلی خود که همان خود مختاری است نرسند، وضعیت آنها نسبت به قبل بسیار متفاوت خواهد بود و امتیازات بیشتری را کسب می کنند و هرگز به شرایط اسفناک گذشته برنمی گردند.در واقع آنها امروز در صحنه سیاسی سوریه یک وزنه به شمار می آیند که می توانند با حرکت خود به سمت هر یک از طرفین، اوضاع را دگرگون سازند. در نهایت باید دید که جاذبه آهن ربای کدام یک از طرفین قوی تر است تا کردها به طور کامل به سمت آنها بروند.
کردهای سوریه خواستگاه دائم ندارند ولی منافع دائم دارند
اگر بخواهیم این موضوع را بررسی کنیم که کردهای سوریه در نهایت به کدام سمت جذب می شوند باید در نظر بگیریم که آنها تاکنون رفتار متغیری داشته اند و از این به بعد هم به احتمال زیاد این رفتار ادامه می یابد. پیش از این گفتیم که ۵ ضلع برای جذب کردها تلاش می کنند. کردهای سوریه در واقع به دنبال منافع خود هستند و به آن سمتی خواهند رفت که منافع آنها را تامین کند. خواست کردها در مرحله اول ایجاد استقلال و خودمختاری است.هرگونه که مسائل را از ابتدای شروع بحران سوریه تحلیل کنیم به این نتیجه می رسیم که کردهای سوریه خواستگاه قطعی و دائمی ندارند و شاید پیروزی هر یک از طرفین خیلی برای آنها مهم نباشد.
آنها به دنبال تامین خواسته های خود هستند. به غیر از تشکیل حکومت خود مختار، آنها به دنبال اهداف دیگری هم هستند. بخشی از اختلاف نظرهای کردهای سوریه با شورای ملی اپوزیسیون که در ترکیه مستقر می باشد هم به همین موضوع بر می گردد.میثاق ملی که این شورا آماده کرده است تمام خواسته های کردها را برآورده نکرده و در همین زمینه، رشید سخنگوی گروه جوانان کرد گفته است که ما فقط خواستار گنجاندن رسمیت زبان کردی در میثاق ملی نیستیم بلکه ما سوریه فدرالیزه و حکومت مستقل خود را می خواهیم که البته اعراب با آن موافق نیستند.
حذف عبارت جمهوری عربی هم از دیگر خواسته های کردهای سوری می باشد که تاکنون به آن اهمیتی داده نشده است. همچنین گروه جوانان کرد سوریه اعلام کرده است که طرح تجزیه سوریه باید بر روی میز کنفرانس آینده ژنو قرار بگیرد.
خواسته دیگر کردها تامین امنیت مناطق کردنشین است. آنها مدتی است که شروع به ایجاد یک ارتش مستقل کرده اند و شرکو عباس به عنوان رئیس مجمع ملی کردستان سوریه، ایجاد این ارتش را پیگری کرده و گفته است که هدف اصلی ما از ایجاد ارتش، حفاظت از خاک کردستان سوریه برای جلوگیری از هر گونه مداخله مسلحانه اعم از نیروهای اسد و یا گروه های شبه نظامی اسلامگرا است. {۴}گفتنی است که آمریکا و اروپا در تجهیز این ارتش نقش داشته و به پشتوانه آنها این ارتش شکل گرفته است. ولی این ارتش تا زمانی که بخواهد به قدرت کامل برسد فاصله زیادی دارد.
آیا آمریکا به دنبال تجزیه سوریه است؟
پیش از این گفتیم که آمریکا در تشکیل مجمع ملی کردستان سوریه نقش اساسی داشته است و قطعا در این منطقه خود را در زمره ذینفعان می بیند. به طور کلی تئوریسین های آمریکا معمولا به تجزیه کشورهای خاورمیانه علاقه مند هستند. یکی از مثال های بارز آن تئوری" گالیور و لیلی پوتی ها" است که توسط جیمز بلک ول از تئوریسین های مهم آمریکا در کتاب "صاعقه در صحرا" مطرح شده است.به طور خلاصه این تئوری با تشبیه استراتژی و جنگ خاورمیانه آمریکا و اسرائیل در منطقه با داستان گالیور به این نتیجه می رسد که آمریکا باید ۶ کشور منطقه را که یکی از آن کشورها سوریه است را تجزیه کند و آنقدر این کشور ها کوچک بشوند تا اسرائیل بتواند در منطقه عرض اندام کند.
در واقع لیلی پوت های کوچک، کشورهای تجزیه شده هستند و در این تئوری اسرائیل قرار است نقش گالیور را بازی کند که در داستان می توانست به راحتی لی لی پوت های کوچک را در کف دست خود بگیرد. این تئوری همچنین می افزاید که هدف آمریکا در منطقه بهره برداری از منابع انرژی است.
البته خارج از دنیای تئوری، آمریکایی ها همیشه ردپایی از خود برای تجزیه کشور ها به جا گذاشته اند. چندی پیش اورشلیم پست گزارش داد که در ملاقات هایی که نمایندگان مجمع ملی کردستان، سفیر آمریکا در سوریه و همچنین فردریک هوف، هماهنگ کننده ویژه امور سوریه برای آمریکا حضور داشتند، بحث تجزیه سوریه را مورد بررسی قرار داده اند.
شرکو عباس رئیس مجمع ملی کردستان سوریه در همین خصوص در مصاحبه با رسانه های گروهی اظهار کرده بود که اعضای این جلسه همچنین دیداری با جفری فلتمن، معاون وزیر امور خارجه آمریکا داشته اند و اعضا در جلسات خود تجزیه سیاسی جمهوری عربی سوریه به مناطق گوناگون مذهبی و نژادی مختلف و تشکیل یک کردستان مستقل را مورد کنکاش قرار داده اند.
بسیاری بر این عقیده هستند که آمریکا به دنبال تشکیل کردستان بزرگ است و در طرح ترسیم دوباره خاورمیانه به دنبال تجزیه کشور ها است. البته شاید عدم توفیق تروریست ها در مبارزه با اسد بتواند دلیلی باشد تا آمریکا به سایر راه حل ها برای تضعیف اسد توجه بیشتری بکند که قطعا مهمترین این راه حل ها تجزیه سوریه است.
اما در تحولات میدانی آمریکا انتظار کردهای سوریه را برآورده نکرده است.آمریکا همچنان از اسلام گرایان تندرو حمایت نظامی و تسلیحاتی می کند. در واقع بیانیه اخیر دولت آمریکا در خصوص استفاده اسد از سلاح شیمیایی و حمایت تسلیحاتی مخالفان در سوریه، سوال های زیادی را به جا گذاشت.
یکی از این سوال ها این است که آمریکا چرا هیچگونه آلترناتیوی برای اسلام گرایان تندرو ندارد و در صورت پیروزی آنها بر بشار اسد ممکن است یک حکومت تندرو از اسلام گرایان وهابی و سلفی بر سر کار بیاید و قیام علیه بشار اسد که آمریکا کلید زننده آن بوده است توسط این گروه به سرقت برود.این دقیقا همان مسئله ای است که شرکو عباس رئیس مجمع ملی کردستان سوریه در ۲۰ جون ۲۰۱۳ در مصاحبه خود با الجزیره به آن اشاره کرده است.شرکو عباس در این مصاحبه گفت که آمریکا باید به جای حمایت نظامی از رادیکال ها، باید از گروه های دموکراتیک و استقلال خواه حمایت کند.عباس در آن مصاحبه هشدار داد که حمایت تسلیحاتی اوباما از مخالفان تندرو می تواند خطرساز باشد.
به شکلی که پس از آنکه آنها بر اسد غلبه کردند این سلاح ها ممکن است بر علیه خود آمریکا و یا متحدانش در منطقه استفاده شود.رئیس مجمع ملی کردستان سوریه همچنین بیان کرد که اوباما مدتی است کردهای سوریه را در نظر نمی گیرد و این به معنی چشم پوشی از نقش قوی میانجی گری کردها بین درگیری های فرقه ای سنی و شیعه در سوریه است. عباس همچنین هشدار داد رویه کنونی باعث برگشت اسد به قدرت می شود و جنگی خونین تر شروع خواهد شد و این وضعیت نه تنها به نفع اقلیت های سوریه نیست بلکه باعث پاکسازی تدریجی آنها می شود. به نظر می رسد که دولت آمریکا می خواهد طرح ایجاد کردستان سوریه را زمانی به صورت جدی دنبال کند که حکومت اسد سقوط کرده باشد و تاکنون اقداماتی که انجام داده در فاز مطالعه و زمینه سازی بوده است.
۵ مانع برای عدم ایجاد حکومت کردستان سوریه
نخست؛ ترکیه مهمترین عاملی است که به طور جدی از تجزیه سوریه دچار ضرر می شود و تمام توان خود را برای جلوگیری از این اتفاق به کار خواهد برد. ترکیه در یک جبهه در حال مبارزه با "پ ک ک" است و به شدت با جاه طلبی های سیاسی کردهای سوریه که برخی از آنها از هواداران عبدالله اوجالان رهبر زندانی "پ ک ک " هستند مخالف است و از هرگونه تلاشی برای جلوگیری از ایجاد کرستان سوریه دریغ نکرده است. در واقع عزم ترکیه برای جلوگیری از تشکیل یک مینی کردستان دیگر در نزدیکی مرز خود مثال زدنی است و ترکیه می داند در صورت تشکیل کردستان سوریه، کردهای ترکیه تحریک شده اند و ترکیه به شدت در خطر تجزیه قرار می گیرد.
دوم؛ رهبران اپوزیسیون عرب در سوریه از خواسته کردها ناراحت به نظر می رسند.آنها می گویند تقاضای همه گروه ها سرنوگونی اسد بوده و در این میان مجمع ملی کردستان سوریه به دنبال فدرالیزه کردن سوریه است که آنها این امر را بر نمی تابند.در واقع می توان گفت که بین گروه های مخالف رژیم سوریه تنها کردها هستند که اولویت اول خود را سقوط اسد نمی دانند.
سوم؛ کردها در سوریه تنها نژادی هستند که به طور گسترده بحث استقلال را مطرح کرده اند. ارمنیها، ترک ها، چرکس های آسیان تبار و یهودیان از اقلیت های نژادی این کشور هستند که تاکنون در این زمینه تلاش چشمگیری نداشته اند. این می تواند به دلیل شمار کم آن نژادها در سوریه باشد که نمی توانند ادعای استقلال کنند. البته کردها معتقدند که طرح سوریه فدرالیزه نباید تنها بر اساس نژاد عمل کند و بر اساس دین هم باید آنها را تقسیم بندی کرد. آنها حتی به اسد پیشنها دادند که حکومت علوی خود را در غرب سوریه برقرار کند و قدرت را تحویل دهد. در واقع می توان گفت که کردها در بین اقلیت های سوریه دچار تک صدایی شدند و این نمی تواند اراده دست جمعی و محکمی را پدیدآورد.
چهارم؛ کردها در شمال سوریه دارای یک وحدت کامل نیستند و این می تواند برای دستیابی به اهدافشان مشکل ایجاد کند. خیلی ها حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) را وابسته به اسد می دانند. از آن سمت بسیاری مجمع ملی کردستان را وابسته به غرب و آمریکا معرفی کرده و بازار اتهام زنی و عدم اطمینان در شمال سوریه همچنان داغ است.
این اوضاع تا جایی پیش رفته است که حتی برخی از چهره های مخالف ادعا می کنند که کنترل بخش های خاصی از شمال شرقی سوریه از سمت ارتش سوریه به حزب اتحاد دموکراتیک کردهای سوریه (PYD) که گفته می شود به حزب کارگران کردستان سوریه هم وابستگی دارد تحویل داده شده و این امر منجر به اختلافات و درگیری بین این حزب، مجمع ملی کردستان (KNSA) و شورای ملی سوریه شده است.{۵}همچنین گفته می شود که حزب کارگران کردستان سوریه در لیست سازمان های تروریستی ترکیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و ناتو قرار دارد و همین امر نیز این گمانه زنی ها را تقویت می کند. البته صالح به عنوان رئیس حزب دموکراتیک کردهای سوریه در مصاحبه های خود اعلام می کند که ما خواستار سقوط اسد هستیم ولی از هرگونه خشونتی دوری می کنیم. اخیرا این حزب با پیوستن به شورای ملی مخالفان نقش مهمتری را بازی می کند.
پنجم، مشکل پنجم کردها برای رسیدن به استقلال این است که غرب و آمریکا همچنان گروه های اسلام گرای تندرو را حمایت می کنند و کردها معتقدند که قدرت گرفتن این گروه های عرب تندرو، استقلال آنها را با خطرات جدی مواجه می کند.
به نظر می رسد که کردهای سوریه مدت ها است وارد یک بازی تمام پیچیده سیاسی شده اند و مشکلات زیادی را برای ایجاد خود مختاری در مقابل خود می بینند.آنها فرصت های زیادی را برای امتیاز گیری در مقابل دارند. اما در مقابل تهدیدهای زیادی هم آنها را نشانه گرفته است. به نظر نمی رسد که با وضعیت موجود آنها بتوانند حداقل به زودی به خواسته اصلی خود برسند.
آنچه که همه به آن اذعان دارند این مسئله است که تجزیه سوریه خطری بزرگ است و این خطر بر تمام منطقه تاثیر گسترده ای می گذارد و تنها محدود به مرزهای سوریه نخواهد بود.این اتفاق ابتدا بر ترکیه ای تاثیر می گذارد که برای سقوط اسد تلاش بسیار زیادی کرده است و از متحدان آمریکا به شمار می آید.اما بدون در نظر گرفتن این مسئله که کدام طرف پیروز شود، باید گفت که شرایط کنونی در سوریه برای کردها روز به روز پیچیده تر می شود و آنها به موانع بیشتری برای کسب استقلال رو به رو می شوند و از این رو میتوان گفت که تشکیل یک مینی کردستان در سوریه حداقل در کوتاه مدت بعید به نظر می رسد.