افشای خدمات یک دهه ای کومله و دمکرات به رژیم بعث عراق+ اسناد

آکام نیوز: بنا به درخواست های مکرر خوانندگان آکام نیوز، از این پس به افشای خدمات و کمک های کومله و دمکرات به رژیم بعث عراق می پردازیم و به جهت طولانی بودن مطلب، این گزارش در چند بخش منتشر می شود.

به گزارش آکام نیوز، بخش اول افشاگری بر علیه کومله و ارتباط آنها با رژیم بعث عراق، است که از نظر خوانندگان عزیز می گذرد.

-همه‌ی اعضا و کادر تشکیلاتی گروهک کومله، اعم از نظامی یا سیاسی، را کردها تشکیل می دهند و غیر کرد جایی در این گروهک ندارد.

حوزه‌ی فعالیت این گروهک/ از لحاظ سیاسی، نظامی مناطق کردنشین ایران است.

شعار اصلی این گروهک در اوایل انقلاب خودمختاری برای کردستان بود. اگرچه بعدها اهداف کمونیستی برای کل ایران را اعلام کرد و شعار حق تعیین سرنوشت برای ملت کرد را انتخاب نمود

این گروهک شیوه‌های مبارزاتی از نوع سیاسی را برای گرفتن خودمختاری از دست جمهوری اسلامی کافی نمی‌داند و جنگ مسلحانه را راه رهایی می‌داند .

پایگاههای اصلی کومله از سال ۱۳۶۰ به بعد در خاک کردستان عراق است. این پایگاهها در حال حاضر با نام اردوگاه فعال هستند و به پاس خوش خدمتی هایشان به صدام حسین از سوی رژیم بعث و به دستور شخص صدام حسین ، از مردم منطقه کردستان عراق به زور گرفته شد و در اختیار گروهک مزدور و وطن فروشان کومله قرار گرفت

باید خاطر نشان کرد که گروهک کومله نیز با گذشت زمان و حوادث به وقوع یافته در سطح منطقه و در میان اپوزیسیون دچار تغییراتی شده است و مخصوصاً در ارتباط با مسئله‌ی کردها و موضع‌گیری در قبال آن، در سالهای اخیر دچار انشعابهایی گردید. از دلایل این انشعابات می توان به سیاستهای قدرت طلبی و در راس ماندن رهبر گروه و همچنین سیاست حذف رقبا از سوی سرمداران گروهک کومله را می توان نام برد.

یک بار در سال( ۱۹۹۰/۱۳۶۹ رها کردن مبارزه‌ی مسلحانه توسط بخشی از بدنه آن) و بار دوم در سال ۲۰۰۰ میلادی /۸۰-۱۳۷۹ (به عنوان اینکه گروهک تروریستی کومله به مسئله‌ی ملی کم بها داده است).

از دیدگاه گروهک کومله، توضیح واقعی علت حرکت آنها (انشعاب ‌کنندگان) از لحاظ ایدئولوژیک کنار گذاشتن برنامه‌ها و آرمان کمونیستی و از لحاظ سیاسی همنوایی با اصلاحات بورژوایی در ایران و بازتاب آن در کردستان است

واضح است قرائتی که گروهک کومله از مسئله‌ کردها دارد؛ هنوز هم قرائتی ایدئولوژیک است و این امر همراه با تأکید بر مبارزه مسلحانه و انقلاب کارگری، به عنوان رهیافتی در برابر دنیای سرمایه‌داری، عملاً نه‌تنها کمکی به حل مسائل منطقه نمی‌کند، بلکه می‌تواند خود در تشدید وضعیت بحرانی در مناطق کردنشین ،تأثیر مستقیم داشته باشد

چرا که از نظر گروهک کومله، راه‌حل مسئله‌ کردستان تنها در گرو تحقق ایدئولوژی انقلابی است: «همانطوری که همیشه گفته‌اند، کومله خواهان حق تعیین سرنوشت به معنی تشکیل دولت مستقل، برای مردم کردستان می باشد، این در حالی است که از نظر جامعه‌شناسی سیاسی و انقلاب، جامعه‌ای که دچار انقلاب شده و مراحل بعدی آن را برای ورود به دوران ترمیدور یا بازگشت دارد تجربه می‌کند و حتی گرفتار مسائلی از جمله اقتدارطلبی در حوزه قدرت توسط محافظه‌کاران است و به لحاظ تئوریک آمادگی ورود به انقلابی دیگر را ندارد و حتی در صورت وجود چنین آمادگی عمومی؛ انجام آن نه ممکن است و نه نتیجه‌ی آن قابل پیش‌بینی.


بازگشت به آغاز

 

می‌توان گفت که گروهک کومله بعد از انقلاب اسلامی ، کم و بیش در چهارچوب الگویی عمل کرده‌است که سایر احزاب سیاسی در کشور عمل کرده‌اند و بنابراین همان آثار هم بر آن مترتب است.

به لحاظ محلی، کومله مذکور نخواسته‌است که در قالب حزبی محلی مطرح شود و به نظر می‌رسد مسائلی را که مورد خطاب سراسری است مطرح نموده‌اند به تأثیر از فضای فکری چپ بوده است.

تأکید بر فعالیت (نظامی) مسلحانه از ویژگی های دیگریست ( اگرچه در حال حاضر مورد تردید جدی است) که در گذشته مورد تأکید بوده و اکنون نیز بر آن اصرار ایدئولوژیک وجود دارد. در حالی که به نظر می‌رسد شرایط عینی جامعه با آن چندان سازگاری نمی‌نمایاند.


چگونگی عملکرد گروهک کومله

 

بد رفتاری: گروهک کومله در راه رسیدن به اهداف خود به بد رفتاری با مردم منطقه و زندانیان خود می پرداخت که به شرح نمونه هایی از آن پرداخته می شود:

الف: در خاطرات به دست آمده از یک پیشمرگ کومله نوشته شده بود:

" نزدیکی ظهر بود که به روستای ماراب حوالی کامیاران رسیدیم… در این روستا هر پیشمرگی یا کسی که وارد مقر کومله شود او را به خانه ی یکی از اهالی می برند و به نوبت هر چند روز یک یا چند نفر به خانه ی اهل روستا می روند برای خورد و خوراک.

یکی از مسئولان مقر به پیشمرگی که لباس خودش را شسته بود تذکر داد که چرا لباس هایت را نیاورده ای تا من به یکی از اهالی بدهم برایت بشویند مگر نه این است که ما برای این ها زحمت می کشیم… وقتی شخصی از ده دیگری می آمد بعد از دست بوسی معاون مسئول مقر اظهار می داشت که ما شرمنده ایم که چیزی به خدمت نیاورده ایم

مقر روستای ماراب قالی فرش بود و قالی ها را هم مردم روستا نوبتی می آوردند هر پانزده روز ۷ تخته قالی می آوردند.

گروهک کومله گفته بود که یک نفر را مردم روستا باید می دادند … بعضی از پیشمرگان مقر برخوردهای ناآگاهانه ی مردم عادی را با تندی جواب داده و آن ها را جاش می نامند."

ب: بد رفتاری با زندانیان: یکی از زندانیان گروهک کومله به نام "سید محمود عزیزی" از درون زندان های این گروهک اینگونه گزارش می دهد:

" در تاریخ ۱/۶/۶۵ در سقز به وسیله ی افراد گروهک کومله، دستگیر شدم و به اصطلاح دادگاه برایم تشکیل دادند؛ دادگاهی که فقط یک نفر نشسته بود و حکم صادر می کرد و از ما نه سؤالی می شد و نه فرصت حرف زدن داشتیم.

.. به پایگاه مرکزی کومله تحویل داده شدم… اصلا نام زندان صحیح نیست بلکه باید گفت طویله؛ زیرا ما را در طویله ها نگه داری می کردند در جاهایی که بیش از ۱۵۰ سانتیمتر ارتفاع نداشت و ما نمیتوانستیم در آن بایستیم. هوای طویله به شدت ناجور بود و هر وقت باران یا برف از نظر غذایی هیچ به ما توجه نمی شد، گاه در ۲۴ ساعت یک وعده غذا داشتیم که آن هم یک مشت گندم بود با نخود و برنج خشک. برای طبخ غذا باید در پیت های حلبی غذا درست می کردیم و نان خود را در زیر همان سقفی که زندگی می کردیم می پختیم. بعضی اوقات مجبور بودیم که برای آن ها نیز نان درست کنیم و پختن نان در محل کوچک مسکونی ما که حدود ۱۰۰ نفر در آن بودیم عوارض بیماری فراوانی به بار آورد به طوری که هنوز بعد از چند ماه آزادی از دهان من خلط سیاه بیرون می آمد.

شکنجه ی آنان از این قرار بود که گاهی یک نفر را برای مدت زیادی به درخت می بستند گاه سرپایی آویزان می کردند و گاه در زمستان در رودخانه انداخته و زندانی را تا گلو زیر آب به مقدار زیاد نگاه می داشتند و سپس بیرون آورده با چوب و کابل می زدند و یک روز همین کار را با من کردند."

۲-هتک نوامیس مردم: به طور معمول وقتی پیشمرگان گروهک کومله وارد خانه ای می شدند، صاحب خانه موظف بود از مهمان یا مهمانان ناخوانده ی خود با نهایت سخاوت پذیرایی کند و در این راه از ناموس خود نیز باید بگذرد تا توسط مهمانان به همکاری با جمهوری اسلامی متهم نشود.

۲- جنایت: گروهک مزدور کومله، جنایات زیادی را مرتکب شده است. یکی از آن جنایات: بمباران وحشیانه ی زندان دولتوی سردشت که در آن اسرای اسلام اسیر بودند، توسط هواپیماهای عراقی و به درخواست گروهک کومله و حزب دمکرات بود. بنا به گفته ی یکی از آزاد شدگان، تعداد محافظین زندان در روز بمباران فقط ۱۲ نفر بوده است. در حالی که در روزهای عادی بیش از ۱۵۰ محافظ داشت. ضمنا آن ها هفت تن از مجروحین بمباران را به عراق بردند.

ویژگی های اعضای گروهک کومله:

۱- ساده انگاری: بسیاری از اعضای این گروهک ،فکر می کردند برای کسب خود مختاری در حال مبارزه اند. آن ها نمی دانستند با چه کسانی مبارزه می کنند و از سوی چه کسانی رهبری می شوند. بسیاری از آن ها خبر نداشتند سران کومله وابسته به رژیم عراق بودند.

به گفته ی برخی از اهالی منطقه، یکی از علل درگیری حزب دمکرات با گروهک کومله این بوده که یک عضو کومله، قرآنی را به زمین انداخته و به آن اهانت می کند. یکی از اعضای حزب دمکرات که حاضر بوده، ناراحت شده و او را می کشد و به این ترتیب درگیری ها آغاز می شود.

۲- وابستگی سران: سران گروهک کومله از ابتدای تأسیس به شرق( شوروی سابق) وابسته بودند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نوکری و مزدوری غرب را نیز پذیرفتند. وابستگی به عراق هم که جای خود دارد.

۳- جدایی طلبی: گروهک کومله گرچه ادعای مبارزه برای کسب " خودمختاری" می کرد، لیکن در واقع جدایی از ایران را می طلبید. برنامه ی گروهک کومله که به تصویب کنگره ی دوم این گروه در سال ۱۳۶۰ رسید خواهان این بود که سرزمین خود مختار کردستان به لحاظ قانونگذاری، مجریه و مسائل انتظامی خودمختار عمل کند. این امر در واقع به معنی تجزیه طلبی بود.

درپایان توضیح این نکته ضروریست که :

در ارتباط با قضیه‌ی کردها نوعی بی‌توجهی یا بیگانگی ایدئولوژیک در مواضع سرمداران کومله مشاهده می‌شود، به این معنی که در مباحثه با مارکسیست ها (گروهک کومله) خود را طرفدار سوسیالیسم معرفی می‌کرد ولی در مراجعه با روستائیان می گفت طرفدار اسلام هستیم.

استفاده از نفوذ و چهره مردمی ومذهبی شیخ عزالدین حسینی که بعدها به ضد انقلاب پیوست ، بسیار گویای این حقیقت غیر قابل انکار بود.

باتوجه به مسائل پیش گفته شده سرمداران کومله خود می دانستند که هرگز بدون پشتیبانی و امینیت لازم رژیم بعث عراق به جنگ و درگیری خود با جمهوری اسلامی نمی توانستند ادامه بدهند. با پیوستگی و هماهنگی و همچنین سرباز بودن، با صدام توانستند به عمر ننگین خود ادامه دهند ، و نتیجه این سرباز بودن صدام حسین هم اعطای امتیازاتی از جانب رژیم بعث به گروهک کومله از قبیل: اسلحه، امکانات مادی و لجستیکی ، سهولت در مسافرت به خارج کشور از طریق دریافت پاسپورت و ویزا و و و بود که تمام این امتیازات و امکانات رژیم بعث بود که توانست گروهک کومله را سر پا نگه دارد.

در یک تحلیل کلی می توان به این نتیجه رسیده که:

هیچ تا بحال فکر کرده اید که گروهک وطن فروش و تجزیه طلب کومله از کجا اسلحه دریافت می کرد؟ از کجا چندین ماشین اسلحه وارد اردوگاههایشان می شد؟!! جواب این سوال روشن است: بله گروهک کومله به پاس خیانت این گروهک به مردم ایران و کمک به رژیم بعث در جنگ با جمهوری اسلامی، از حزب بعث و به دستور شخص صدام حسین،اسلحه دریافت می کردند.

در همان دوران تعداد زیادی از نیروهای نظامی گروهک کومله از سردشت تا کرمانشاه به وسلیه توپهای دور برد و همراهی هواپیماهای جنگی رژیم بعث به بمباران مناطق مرزی ایران می پرداختند.

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا